۞۩ بهار دانش۩۞
بخوانید،بدانید،لذت ببرید!موضوعات مطالب را در پیوندهای روزانه تماشا کنید.
مالاریا مهمترین بیماری انگلی و یکی از مسایل مهم بهداشتی تعدادی از کشورها بخصوص کشورهای گرمسیری دنیا است. این بیماری به صورت عفونت حاد در بیشتر موارد وخیم و گاهی طولانی و با ویژگیهای تب متناوب و لرز، کمخونی و بزرگی طحال و گاه با ویژگیهای ساده یا کشنده دیگر خودنمایی میکند. اهمیت این بیماری به خاطر شیوع زیاد و مرگومیر قابل توجهاست. کلمه مالاریا یک کلمه ایتالیایی و به معنای هوای بد (Mal-Aria) است و منظور از آن تعریف بیماری با ویژگیهای تب متناوب است که ایتالیاییها در گذشته وجود آن را ناشی از هوای بد و مناطق باتلاقی میدانستند. بیماری مالاریا با نامهای دیگری چون پالودیسم، تب و لرز، تب نوبه و تب متناوب نامیده میشود. انگل مالاریا توسط پشه ای به نام آنوفل به انسان منتقل میشود که شامل چندین گونه میباشد. تاریخچهتاریخچه باستانعلائم بیماری مالاریا در نوشتههای چین باستان توضیح داده شدهاست. ۲۷۰۰ سال پیش از میلاد چند علامت مشخص مالاریا که بعداً به نام بیماری مالاریا نام گرفت در نایچینگ (انگلیسی:Nei ching) (قانون پزشکی) توضیح داده شد. قانون نایچینگ توسط امپراتور هاونگتای (انگلیسی: Huang Ti) ویرایش شد. بیماری مالاریا در یونان تا قرن چهارم قبل از میلاد به خوبی شناخته میشد. بقراط علایم اولیه این بیماری را شرح داد. در سوزروتا (انگلیسی:Susruta)(مقاله پزشکی نوشته شده به زبان سانسکریت) علایم تب مالاریا نوشته شده بود و به نیش زدن حشره معینی در ایجاد تب اشاره شده بود. تعدادی از نویسندگان رومی باتلاق را در ایجاد بیماری دخیل میدانستند. در کشور چین در سده دوم پیش از میلاد به گیاه گندواش (Qinghao) در یک مقاله پزشکی اشاره شده بود. همچنین در آرامگاه ماواندویی (انگلیسی: Mawandui چینی: 馬王堆) واقع در شهر چانگشا کشور چین ۵۲ دارو برای درمان مالاریا پیدا شد. در سال ۳۴۰ پس از میلاد برای نخستین بار خواص ضد تب گیاه گندواش توسط جی هانگ (انگلیسی:Ge Hong، چینی:葛洪)از خاندان ین شرقی (انگلیسی:Yin)توضیح داده شد. در سال ۱۹۷۱ ماده موثره گیاه کینگو توسط دانشمندان چینی جداسازی شد که به نام آرتمیزینین(انگلیسی: artemisinin) نامیده شد. امروزه این ماده یک داروی قوی و موثر برای درمان مالاریا به خصوص در ترکیب با داروهای دیگر ضد مالاریا محسوب میشود. کینین (پوست درخت گنه گنه)در آمریکای جنوبی، یسوعیون (مبلغان مذهبی فرقه انجمن عیسی) خاصیت دارویی پوسته درختی را از قبایل بومی هند یادگرفتند. به واسطه همین پوسته درخت زن اشرافی (کنتس) چینکون کشور اسپانیا از تب نجات یافت. بعدها این پوسته درخت به نام پوست درخت پرویی و درخت آن نیز به نام سینکونا (انگلیسی:Cinchona)و یا گنه گنه نامیده شد. مادهای که در پوسته این درخت وجود دارد به نام کینین معروف است. کینین یکی از داروهای موثر ضد مالاریا میباشد. کشف انگل مالاریا (۱۸۸۰)چارلز لوییس آلفونس لاوران(انگلیسی: Charles Louis Alphonse Laveran) جراح فرانسوی ارتش بود که در شهر کنستانتین واقع در شمال شرقی کشور الجزیره سکونت داشت. او برای اولین بار وجود انگل مالاریا را در خون افراد مبتلا به مالاریا توضیح داد. به خاطر این کشف او در سال ۱۹۰۷ جایزه نوبل را دریافت کرد. فرقگذاری بین گونههای مالاریا (۱۸۸۶)کامیلو گلژی فیزیولوژیست اعصاب که اهل ایتالیا بود توضیح داد که بیماری مالاریا حداقل دارای دو شکل متفاوت است، یکی با دوره تب سهروزه (تب بعد از ۲ روز) و دیگری دوره چهار روزه (تب بعد از ۳ روز) وجود دارد. همچنین او مشاهده کرد که هرکدام از اشکال بیماری شکلهای متفاوتی از مروزوییت را تولید میکنند که تب در اثر بلوغ و رهاشدن آنها در خون اتفاق میافتد. او در سال ۱۹۰۶ جایزه نوبل فیزیولوژی اعصاب را به خاطر این کشف دریافت کرد. نامگذاری انگلهای مالاریا (۱۸۹۷-۱۸۹۰)دو نفر از محققان ایتالیایی به نامهای جووانی باتیستا گراسی (انگلیسی: Giovanni Batista Grassi) و ریموندو فیلتی برای اولین بار نامهای پلاسمودیوم ویواکس و پلاسمودیوم مالاریه را برای دو انگلی که در سال ۱۸۹۰ باعث بیماری افراد میشدند معرفی کردند. لاوران معتقد بود که فقط یک نوع انگل مالاریا به نام اوسیلاریا مالاریه (انگلیسی: Oscillaria malariae) وجود دارد. یک آمریکایی به نام ویلیام اچ ولش (انگلیسی: William H. Welch) این موضوع را دوباره بررسی کرد و در سال ۱۸۹۷ انگل مالاریای سهیک بدخیم را به نام پلاسمودیوم فالسیپاروم نامگذاری کرد. در مقابل این نامگذاری استدلالهای زیادی وجود داشت. اگرچه کاربرد این نام در ادبیات آنقدر گسترش پیدا کرده بود که تغییر نام این انگل به نامی که لاوران انتخاب کرده بود، یک گمان ممکن بود. در سال ۱۹۲۲ جان ویلیام واتسون استیفنز (انگلیسی: John William Watson Stephens) چهارمین انگل مالاریای انسان را به نام پلاسمودیوم اوال معرفی کرد. و همواره با گرم شدن زمین، شیوع این بیماری افزایش مییابد. نام های بیماری مالاریابرای بیماریهایی که گونه های مالاریا بوجود اورده اند نام های متفاوتی در سراسر دنیا استفاده می شود از جمله:مالاریا،تب متناوب،تب و لرز،تب رومی،تب شاگرس،تب مارش،تب حاره،تب ساحلی و تب نوبه. کشف انتقال انگل مالاریا توسط پشه (۱۸۹۸-۱۸۹۷)در اوت سال ۱۸۹۷ رونالد راس کارمند بریتانیایی خدمات پزشکی کشور هند توضیح داد که انگل مالاریا از افراد بیمار توسط پشهها به افراد سالم انتقال مییابد. در تحقیقات بعدی برروی مالاریای پرندگان، راس نشان داد که پشهها میتوانند انگل مالاریا را از پرندهای به پرنده دیگر انتقال دهند که این کار مستلزم وجود چرخه جنسی (اسپوروگونی) در پشه بود. او به خاطر این کشف درسال ۱۹۰۲ جایزه نوبل فیزیولوژی و پزشکی را دریافت کرد. کشف انتقال انگل مالاریای انسانی (پلاسمودیوم ۱۸۹۹-۱۸۹۸)رهبری یک گروه از محققین ایتالیایی را که آمیکو بینیامی و جوزپه باستیانلی نیز در آن حضور داشتند را جووانی باتیستا گراسی به عهده داشت. این گروه پشهآنوفل به نام آنوفل کلاویگر را جمعآوری کردند و این پشههای آنوفل از خون بیماران تغذیه کردند. سپس چرخه کامل جنسی (اسپوروگونی) پلاسمودیوم فالسیپاروم، پلاسمودیوم ویواکس، پلاسمودیوم مالاریه شرح داده شد. در سال ۱۸۹۹ پشههای آنوفل که با تغذیه از خون بیماران آلوده شده بودند به لندن فرستاده شدند تا از ۲ داوطلب این کار تغذیه کنند. این ۲ داوطلب در اثر تغذیه این پشهها به مالاریای سهیک مبتلا شدند. کانال پاناما (۱۹۱۰-۱۹۰۵)ساختمان کانال پاناما بعد از کنترل تب زرد و مالاریا ساخته شد. این ۲ بیماری عامل مرگومیر کارگرانی بود که در این منطقه کار میکردند. در سال ۱۹۰۶ در این منطقه بیش از ۲۶۰۰۰ کارگر کار میکردند که از این تعداد بیش از ۲۱۰۰۰ نفر در بیمارستان بستری شدند. تا سال ۱۹۱۲ در این منطقه بیش از ۵۰۰۰۰ نفر مشغول کار بودند و تعداد کارگرانی که در اثر بیماری مالاریا در بیمارستان بستری شدند به حدود ۵۶۰۰ نفر کاهش یافت. به خاطر کوششها و رهبری ویلیام کراوفورد گورگاس، ژوزف آگوستین لپرینس و ساموئل تیلور دارلینگ بیماری تب زرد حذف و مالاریا به طور چشمگیری کاهش یافت که این کنترل از طریق تکمیل کردن برنامه کنترل پشه و مالاریا صورت گرفت. خدمات بهداشت عمومی آمریکا و مالاریا (۱۹۴۲-۱۹۱۴)زمان اشغال نظامی کوبا توسط آمریکا و ساختمان کانال پاناما به قرن بیستم برمیگردد. افسران آمریکایی قدمهای بلندی در جهت کنترل مالاریا برداشتند. در سال ۱۹۱۴ هانری راس کارتر و ردولف اچ فون ازدورف از خدمات بهداشت عمومی آمریکا در خواست پول کردند که این پول از طریق کنگره آمریکا در اختیار آنان قرار گرفت. خدمات بهداشت عمومی آمریکا فعالیتهایی را برای کنترل مالاریا در ارتش آمریکا به کار گرفت. اجازه دره تنسی آمریکا (TVA)- یکپارچگی کنترل مالاریا با فعالیتهای اقتصادی (۱۹۳۳)رییس جمهور وقت آمریکا، فرانکلین دی روزولت لایحه قانونی را امضا کرد که به موجب آن در ۱۸ می۱۹۳۳ موافقتنامه دره تنسی به تصویب رسید. این قانون به دولت فدرال اجازه داد تا سازمان متمرکزی را برای کنترل و استفاده از پتانسیل رودخانه تنسی در جهت تولید برق از بخار و اصلاح زمین و آبراه برای رشد این منطقه تشکیل دهد. برنامه سازمانیافته و موثر کنترل مالاریا از زمان تصویب (TVA) پایهگذاری شد. بیماری مالاریا تا قبل از تصویب این قانون ۳۰ درصد از مردم منطقه را مبتلا میکرد. خدمات بهداشت عمومی آمریکا نقش حیاتی را در تحقیقات و کنترل مالاریا ایفا کرد و تا سال ۱۹۴۷ بیماری به طور اساسی حذف شد. همچنین مکانهای تولید مثل پشههای آنوفل از طریق کنترل سطح آب رودخانه و کاربرد حشرهکشها کاهش یافت. کلروکین (۱۹۴۶-۱۹۳۴)کلروکین توسط یک آلمانی به نام هانس آندرزاک در سال ۱۹۳۴ در شهر ابرفلد آلمان کشف کرد. او این ترکیب را به نام رزوکین نامگذاری کرد. به علت خطاهایی که در مدت جنگ جهانی به وجود آورده بود، در سال ۱۹۴۶ توسط دانشمندان انگلیسی و آمریکایی کلروکین به عنوان یک داروی موثر ضد مالاریایی معرفی شد. کنترل مالاریا در مناطق جنگی (MCWA)(۱۹۴۵-۱۹۴۲)کنترل مالاریا در مناطق جنگی برای کنترل مالاریا در سراسر پایگاههای آموزش نظامی در مناطق آمریکای جنوبی و سرزمینهای آن که مالاریا هنوز مشکلساز بود، ایجاد شد. بسیاری از این پایگاهها در مناطقی بودند که پشههای آنوفل به فراوانی یافت میشدند. هدف MCWA جلوگیری از شیوع دوباره مالاریا در مناطق شهری بود. MCWA همچنین دولت و کارمندان گروه بهداشت محلی را درزمینه روشها و سیاستهای کنترل مالاریا آموزش داد. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریهای واگیر(CDC) و مالاریا (از سال ۱۹۴۶ تا کنون)فعالیتهای CDC برای مبارزه با مالاریا از ۱ ژوئیه ۱۹۴۶ آغاز شد. ابتدا CDC با نام مرکز کنترل بیماریهای واگیر شناخته میشد. بنابراین اکثر کارهایی که توسط CDC انجام میشد برحذف و کنترل مالاریا در آمریکا متمرکز بود. با کاهش موفقیتآمیز مالاریا در آمریکا CDC تلاشهای خود را از حذف مالاریا به پیشگیری، مراقبت و پشتیبانی فنی برروی حیوانات اهلی و بیماریهای بینالمللی تغییر داد. البته هنوز مالاریا مورد توجه CDC میباشد. حذف مالاریا در آمریکا (۱۹۵۱-۱۹۴۷)برنامه حذف مالاریا یک شرکت تعاونی بود که توسط دولت و آژانسهای ۱۳ ایالت جنوب شرقی و CDC اداره میشد. پیشنهاد تأسیس این شرکت توسط لوییس لاوال ویلیامز مطرح شد. این شرکت فعالیت خود را در ۱ ژوئیه ۱۹۴۷ آغاز کرد. تا پایان ۱۹۴۹ بیش از ۴۶۵۰۰۰۰ اسپری حشرهکش تولید شد. در سال ۱۹۴۷ ۱۵۰۰۰ بیمار مبتلا به مالاریا گزارش شد. تا سال ۱۹۵۰ فقط ۲۰۰۰ بیمار مبتلا به مالاریا گزارش شد. تا سال ۱۹۵۱ مالاریا در آمریکا حذف شد. تلاشهایی برای حذف مالاریا در دنیا- موفقیت و شکست (۱۹۷۸-۱۹۵۵)با موفقیت ددت، تولید داروهایی با سمیت کمتر، تولید داروهای ضد مالاریایی موثرترو وجود پول موجب شد تا سازمان بهداشت جهانی (WHO)در سال ۱۹۵۵ تأسیس انجمن بهداشت جهانی را با هدف حذف مالاریا در دنیا، پیشنهاد کرد. تلاشهای حذف مالاریا با تمرکز و استفاده از حشرهکشهای ابقایی برای سمپاشی خانهها، درمان بیماران با داروهای ضدمالاریا و مراقبت انجام شد. این تلاشها در ۴ مرحله انجام شد:
این موفقیتها شامل حذف مالاریا در مناطقی که دارای آبوهوای گرم بودند بود. بعضی از کشورها مانند هند و سریلانکا کاهش چشمگیری در موارد ابتلا به مالاریا داشتند. بعضی دیگر از کشورها مانند اندونزی، افغانستان، هایتی و نیکاراگوئه پیشرفت ناچیزی در کاهش مالاریا داشتند. اکثر بخشهای جنوب صحرادر آفریقا اصولاً در این زمینه توفیقی نداشتند. بروز مقاومت انگل نسبت به دارو، گسترش مقاومت آنوفلها به حشرهکشها، جابجایی گسترده جمعیت، مشکل جلب حمایت مالی کشورها، کمبودو یا عدم مشارکت همه احاداجتماع سسب طولانی شدن تلاشها برای حذف مالاریاگردید. سرانجام به علت مشکلات بالا عملیات حذف و ریشه کنی مالاریا به کنترل مالاریا تغییر یافت. عامل اتیولوژیعامل بیماری یک تکیاخته از جنس پلاسمودیوم است. تاکنون بیش از ۱۰۰ مورد پلاسمودیوم شناخته شده که فقط ۴ گونه پلاسمودیوم در انسان ایجاد بیماری میکنند:
اگرچه این ۴ گونه بیماری مهمی را ایجاد میکنند اما بیماری ایجاد شده توسط پلاسمودیوم فالسیپاروم شدیدتر است و حتی گاهی منجر به مرگ میشود. چرخه زندگی انگل (انگلیسی:Life Cycle)سیر تکاملی انگل در دو میزبان انجام میشود. در مورد مالاریای انسان میزبان اصلی انگل پشه آنوفل مادهاست و دوره جنسی (انگلیسی:Sporogony)در این میزبان طی میشود و دوره غیرجنسی (انگلیسی:Schizogony)در بدن انسان طی میشود. علاوه بر این سلولهای جنسی (انگلیسی:Gametocyte) در انسان به وجود میآید که اصطلاحاً دوره گامتوگونی (انگلیسی:Gametogony)میگویند. هنگامی که پشه آنوفل ماده آلوده به انگل مالاریا از انسان خونخواری میکند اسپوروزوییتهای موجود در غدد بزاقی پشه آنوفل به انسان منتقل میشود. اسپوروزوییتها به سلولهای کبد وارد شده و پس از رشد وتکثیر به شیزونت (انگلیسی:Schizont) تبدیل میشود. شیزونتها پس از بالغ شدن مروزوییتها را آزاد و وارد جریان خون میکنند و سپس وارد گلبولهای قرمز میشود و در آنجا پس از مرحله تشکیل حلقه به تروفوزوییت تبدیل میشود. تروفوزوییت پس از بلوغ گلبولهای قرمز را پاره کرده دستهای از این تروفوزوییتها به جریان خون محیطی رفته و تبدیل به سلولهای جنسی نر (انگلیسی:Microgametocyte) و سلولهای جنسی ماده (انگلیسی:Macrogametocyte) تبدیل میشود و دسته دیگر وارد گلبولهای قرمز سالم میشود و در آنجا پس از تکثیر و رشد دوباره به شیزونت تبدیل میشود و این شیزونتها مروزوییتها را آزاد میکنند و این مروزوییتها وارد گلبولهای قرمز سالم میشود و چرخه دوباره تکرار میشود. چنانچه پشه آنوفل ماده سالم از خون بیمار تغذیه کند سلولهای جنسی وارد بدن پشه میشود و چرخه جنسی انگل آغاز میشود. در معده پشه سلولهای جنسی نر و ماده باهم لقاح پیدا میکنند و تبدیل به سلول تخم (زیگوت)میشود سپس سلول تخم دراز و متحرک میشود که در این حالت به آنها اووکینت (انگلیسی:Ookinet) میگویند. اووکینتها در دیواره معده پشه رشد کرده به اووسیست (انگلیسی:Oocyst) تبدیل میشود. اووسیستها رشد کرده و بعد از پاره شدن اسپروزوییتها آزاد میشوند و این اسپوروزوییتها وارد غدد بزاقی پشه میشوند و چنانچه این پشه فرد سالمی را نیش بزند این اسپوروزوییتها وارد بدن فرد شده و چرخه دوباره تکرار میشود.
/ / برچسب:, :: : قبل از ظهر :: نويسنده : دوستدار علم
|
|||||||||||||||||||
![]() |